این روش ساده که بر اساس نظریه تدوین فیلم بنا شده است در فریب مخاطب و دستکاری احساس گذشت زمان به شما کمک خواهد کرد.
صنعت فیلمسازی و تدوین از ابتدا به دنبال فریب ذهن بوده است. از چشماندازهای گول زننده، روشهای تاباندن تصویر روی پرده سینما تا پرده سبز امروزی و افکتهای کامپیوتری همگی حقههای تصویری هستند.
تدوین فیلم نگاهی جذاب به طریقه پردازش اطلاعات تصویری از دید مخاطب ارائه میدهد که بهویژه برای کسانی که به نظریههای فیلمسازی علاقه دارند جالب است. همچنین نشان میدهد که چگونه میتوان از تدوین جهت بهرهبرداری از ظرفیتهای مغز انسان به نفع روایت داستان و حقه زدن به او استفاده کرد. در واقع این امر مطالعه ایست روی نحوه ارائه اطلاعات دروغین و مصنوعی و پذیرش آن توسط مخاطب بهعنوان حقیقتی انکار ناشدنی.
بیایید نگاهی داشته باشیم به یک مثال از چگونگی دستکاری احساس گذشت زمان در ذهن مخاطب در فیلم و ویدئو و اینکه چطور میتوان با استفاده از این روش مخاطب را فریب داده و دست خود را در مرحله تدوین فیلم باز گذاشت.
ویدیو در زمان واقعی
[ویدیو اول]
ابتدا نگاهی داشته باشیم به ویدئو در زمان واقعی. همانطور که در تصویر بالا میبینید ویدیو از انجام کاری در زمان واقعی ضبطشده و هیچ حقهای در آن به کار نرفته است.
هرچند زمان آن –حدود بیست ثانیه – برای یک نما طولانی است؛ ما بهعنوان مخاطب، تصاویری را که میبینیم خیلی سریع میتوانیم پردازش کنیم. در عرض چند ثانیه خواهیم فهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است و پسازآن احتمالاً چه خواهد شد پس در مدت کوتاهی تصویر برای ما خستهکننده خواهد شد. اگر بخواهیم زمان زودتر بگذرد چه باید بکنیم؟
سرعت بخشیدن به گذر زمان
[ویدیو ۲]
در اینجا روش افزایش سرعت گذر زمان در تدوین فیلم را خواهید آموخت. در تصویر اول همان نمای ابتدائی را میبینیم، اما بعدازآن تصویر به چهره بلورساز کات شده و سپس به نمای پایانی باز میگردد. متوجه شدید که در زمان کات دادن قسمت زیادی از کار را حذف کردیم و حالا کل ویدیو ده ثانیه است.
بر اساس نظریه تدوین فیلم مخاطب نوع کار را در نمای ابتدایی تشخیص میدهد، برای کسب اطلاعات بیشتر به کاتهایی که انجام میشود توجه میکند و بااینکه در آخر ویدیو تمام قسمتهای کار نمایش داده نشده، پایان آن را درک میکند. با استفاده از این روش میتوان گذر زمان را کند نیز کرد.
کاهش سرعت گذر زمان
[ویدیو ۳]
از این روش بهصورت برعکس نیز میتوان استفاده کرد. همانطور که در کلیپ بالا میبینید در شروع کار همان عمل قبلی در حال انجام شدن است، سپس برای ارائه اطلاعات بیشتر تصویر کات میخورد و بعدازآن به ادامه نمایش کار بازمیگردد.
اگرچه در این حالت هنگام اضافه شدن کاتها که در زمان واقعی وجود نداشتند چیزی از کار حذف نشده است (و حتی آن را افزایش نیز داده است). اما ما بهعنوان مخاطب هنوز باور داریم که تصویر همان ویدئوی قبلی است زیرا به ما اینطور القا میشود.
سلام دوست عزیز.
معمولا زمان پلانها خیلی بستگی به ریتم ادیت کل کار داره و در شرایط مختلف خیلی میتونه متفاوت باشه و نمیشه براش فرمول خاصی درنظر گرفت. برای حداقل طول پلان، یک ثانیه که هیچ میتونه حتی چند فریم باشه و بسته به نوع کار و حس خط سیری که تا نمایش اون پلان خاص در بیننده ایجاد شده متفاوته.
در مورد سوال دوم (مترو) باید بگم که هر پلانی انرژی خاص خودش رو داره که به عناصر داخل قاب، اندازه نما، زاویه دوربین و انتخاب لنز مربوط میشه. مثلا ممکنه تو پلانهای بسته از چهره، کسری از ثانیه یک حس یا مفهوم رو به بیننده منتقل کنه ولی در مواردی مثل معرفی یک شخصیت یا یک مکان … چندین پلان برای اینکار استفاده بشه. اصلا نمیشه براش فرمول کلی گذاشت. باید دید که چه پیامی باید به بیننده منتقل بشه. به نظرم در این موراد بهتر هست از چند نفر که موضوع کار شما رو نمیدانند با نمایش فیلم مورد نظر بخواهید که برداشتشون رو به شما منتقل کنند، بدون اینکه توضیح اولیه ای داده باشید.
نکته دیگر اینکه بصورت کلی در فیلمسازی بحثی هست که اگر چیزی رو از یک فیلم حذف کردید و اتفاقی برای حس کلی، داستان یا پیام انتقالی شما نیافتاد، اصولا نیازی به حضورش در فیلم نبوده و اضافه هست. حالا میخواد یک سکانس باشه یا یک فریم.
موفق باشید.
سلام. به نظر شما نهایت کسر زمان بستگی به درک آنیه بیننده از تصویر داره؟
یعنی میشه حتی بعضی از تصویرها رو تا ۱ثانیه کاهش داد؟
و سوال دیگه اینکه در کلیپ ،برای تثبیت یک روایت کوتاه از یک صحنه (مثلا یک دستفروش در مترو) حداقل پلان ها از اون صحنه چندتا میتونه باشه ؟ که سکانس بی هدفی در ویدیو نباشه